بدون عنوان
امروزجمعه بود ومن ومامان قراربود بريم بيمارستان براي ملاقات دخترداييم نازيلا آخه ني ني دارشده ويه ني ني خوشگل پسرآورده وبراي همين تو سانلي جونم مثل يه دختر خوب توخونه با خاله مهناز موندي وما رفتيم دیدن نی نی خیلی خوشگل و بانمک بودخدابرامامان وباباش حفظش کنه. تو هم همش ميگفتي وقتي خودمون ني ني بگيريم من ميرم بيمارستان آخه فدات شم.غروب هم با بابايي اومديم خونمون چون مهمون داشتيم.مهمونمون الهه دخترعموت بود كه با سعيد اومدن وتو به الهه ميگفتي همش بامن بازي كن ونرو.خلاصه خوش گذشت و تو دختر گلمم تو پهن كردن وجمع كردن سفره خيلي بهم كمك كردي دستت درد نكنه عزيزدلم.الان هم كه مثل يه فرشته كوچولو خوابيدي.عاشقتم سانلي خوشگل ونازم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی