يه پست از سانلي جونم و محمدرضاكوچولو
چند روز پيش سه روز خونه مامان جون اينا مونده بوديم و خاله فرشته و محمدرضاكوچولو هم اونجا مونده بودن وسانلي تا ميتونست با محمدرضا بازي ميكرد و چند تا هم عكس ازشون گرفتم.
عاشق اين عكس شدم خيلي قشنگه.محمدرضا هم داره واسه مامانش ميخنده.
فدات شم عزيز دلم.
اين پيراهن خوشگل رو هم مامان جون سه سال پيش از كربلا براي سانلي جونم سوغاتي آورده بود كه الان براش كوچيك شده و سانلي هم هوس كرد كه به زحمت هم كه شده بپوشه و منم ازش عكس گرفتم.
همه لباسهاي چند سال پيش سانلي جونم الان هم اندازشه فقط قدشون كوتاه ميشه. خوب چيكار كنيم دخترمون مانكنه ديگه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی