جلسه اوليا و مربيان مدرسه سانلي

روز يكشنبه 21مهرماه از مدرسه سانلي جونم براي شركت در جلسه اوليا و مربيان دعوت بودم و چون بعد از زايمانم يك هفته خونه مامانم مونده بوديم اليسا پيش مامانم موند و من ساعت 10:30 رفتم مدرسه سانلي جونم.همينكه وارد مدرسه شدم ديدم سانلي با همكلاسيهاش نشستن توي سالن و دارن ميوه ميخورن.سانلي هم تا منو ديد گفت مامان برو توي كلاس ما همه مامانا اونجا هستن.منم رفتم و بعد از سلام و احوالپرسي با معلم نشستم و توي جلسه معلم سانلي در مورد نظافت شخصي بچه ها و نحوه آموزش شعرها و سوره ها و كلمات در خونه با ما صحبت كرد و گفت كه براي سه شنبه كه روز عرفه هست براي بچه ها چادر بدوزيم چون قرار بود براشون جشن عيد قربان بگيرن.عكس همه بچه ها هم توي كلاس به ديوار نصب شده بود و سانلي جونم در عرض سه هفته كه از باز گشايي مدارس ميگذشت چهارتا ستاره جايزه گرفته بود و من از ديدن ستاره هاش خيلي خوشحال شدم و از داشتن دختر باهوش و با استعدادي چون سانلي به خودم باليدم.در پايان جلسه هم خانم مربي شماره همراهشون رو دادن تا در صورت نياز باهاشون تماس بگيريم و  هر كسي حرفي يا سفارشي داشت به خانم مربي كرد و من هم از مربي مهربان سانلي تشكر و خداحافظي كردم و با سانلي جون اومديم توي حياط و سانلي سرسره بازي ميكرد و بعد از مدتي بابايي اومد و با هم اومديم و ما رو خونه مامان جون رسوند.

سانلي جونم تا حالا سوره توحيد و حمد رو از حفظ ياد گرفته.در درس علوم هم موجودات جاندار و غير جاندار و حيوانات بزرگ و كوچك رو ياد گرفته و در درس رياضي هم خط هاي باز و بسته و شكسته و منحني و اعداد رو به خوبي ياد گرفته و در درس يار مهربان هم كلي شهر و آيه هاي قرآني ياد گرفته و در درس انس با قرآن هم حروفاتي مثل (م،آ،ب،د)را ياد گرفته.

سانلي جونم توي اين درسات پيشرفتت خيلي عالي بوده و ايشالا كه تا آخرش هم همينطور خوب پيش بري و موفق باشي عزيزم.