مكه...
ديشب شام براي مراسم مكه مامان فاطمه زندايي اينا دعوت بوديم.ساعت 9 رسيديم تالار همه بودن ولي حجاج هنوز نيومده بودن آخه هوا ابري بود و هواپيما نمي تونست بشينه و چند بار برگشته بود تهران و تبريز و بالاخره ساعت 10 شام خورديم و بعد از شام حاجي ها رسيدن و خيلي لحظه خوبي بود و همه دورشون جمع شديم و زيارت قبول گفتيم.ديشب رو هيچوقت فراموش نميكنم خيلي برام لحظه خاطره انگيزي بود.
ايشالا قسمت بشه اونهايي كه مكه نرفتن برن مكه و اونهايي هم كه رفتن دوباره قسمت شون بشه.الهي آمين
سانلي جونم ايشالا قسمت بشه با هم بريم مكه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی