سال91در يك نگاه...

يكسال ديگر هم گذشت و بهاري نو در حال آغاز است.انگار همين ديروز بود كه سر سفره هفت سين سال91نشسته بوديم و واقعا" لحظه ها چه زود ميگذرن اما حيف كه گاهي وقتا از گذر زمان غافل ميشويم.خدايا به خاطر دختر گلي كه به ما عطا كردي و همه لطف و محبتي كه به ما داري و سلامتي كه به ما بخشيده اي بينهايت شكرگزارم و آرزو ميكنم كه هميشه قدردان نعمتهاي بيكرانت باشيم.

سال نودويك سال خيلي خوبي برايمان بودو از خداي مهربون به خاطر سلامتي كه به ما عطا كرده بينهايت سپاسگزارم چون كه در دنيا هيچ چيز ارزش سلامتي را ندارد.امسال پر از اتفاقات خوب بود.در اوايل سال با شنيدن خبر بارداري خاله فرشته بينهايت خوشحال شدم.در نوزدهم شهريور عروسي دختر خاله گلم مريم جون بود كه خيلي خوش گذشت و خاطره اونروز قشنگ رو هيچوقت فراموش نميكنم و دعا ميكنم هميشه خوشبخت و سلامت باشن.در بيست و يكم آبان هم تولد5سالگي دختر گلم سانلي جون بود كه خداي مهربون رو هر روز هزار مرتبه به خاطر عطا كردن سانلي جونم به ما شكر ميكنم.در بيستم آذر ماه هم محمدرضا جونم قدمهاي كوچكش رو به اين دنيا گذاشت و ما رو غرق در شادي كرد و با وجود نازنينش خونه خاله فرشته اينا پر از روشني و شادي شد.در بهمن ماه هم اتفاق خوبي برايمان افتاد كه آرا در سال 92 بازگو خواهم كرد.در دهم اسفندماه هم عروسي دختر دايي گلم سولماز جان بود كه براي آنها هم آرزوي خوشبختي ميكنم.البته امسال دايي شهزاد هم دو سه بار به خاطر دردهاي شكمي توي بيمارستان بستري شده بود كه گفته بودن سرماخوردگي و بعد از يكي دو روز مرخصش كرده بودن كه در هفدهم اسفند كه دردش گرفته بود و رفته بود سونوگرافي معلوم شده بود كه آپانديسيت حاد داره كه بلافاصله فردا عملش كردن و خدا رو شكر الان خيلي خوبه و دعا ميكنم كه ديگه هيچوقت مريض نشه و هميشه شادو سلامت باشه.منم كه همه كارهاي خونه رو انجام دادم و جند ساعت پيش هم با كمك سانلي جونم هفت سين رو چيديم و همه چيزآماده تحويل سال نو هست.فردا هم چهارشنبه سوريه و يراي همه دوستان وبي و مريم جون و خاله فرشته و خاله مهناز و سولماز جون و عليرضا جون ودايي هاي مهربون سانلي ومامان جون و آقا جون آرزوي سالي خوب و پربار توام با سلامتي آرزومندم و اميدوارم خنده مهمون هميشگي لبهاتون باشه.من و سانلي همه تون رو خيلي دوست داريم و ممنونيم كه هميشه به ما سر ميزنين و با نظرهاي خوبتون ما رو شاد ميكين.