سانلي جانسانلي جان، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره
اليسا جاناليسا جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

سانلی و الیسا

اين چند روز...

1390/10/28 13:10
نویسنده : مامان الناز
492 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سانلی جونم خوبی عزیزدلم.چند روزه سرم حسابی گرمه ونمی تونستم بیام بنویسم ولی الان خاطرات این چند روز رو مینویسم.روز اربعین عمو اینابرای نهار نظری داشتن که ما هم رفتیم .

فردای اون روز یعنی یکشنبه من ومامان جون وسانلی رفتیم خونه یکی از اقوام که مراسم قرآن داشتن وسانلی مثل یک دختر خوب آروم نشسته بود ولی بعد از مدتی حوصله اش سر رفت وهوای خونه بهمن دایی(دایی جون من) اینا زد به سرش وهمش به من میگفت به زندایی بگو ما رو ببره خونشون.وبالاخره هم شما رو بردیم اونجا و تامیتونستی شلوغ کردی والبته توپ بازی بابهمن دایی جون وعلیرضاجون.موقع اومدن به خونه هم که شما دلت نمی خواست بیای خونه.سانلی جون زندایی وبهمن دایی وسولماز جان وعلیرضا جان اینقدر مهربون ومهمون نوازن که تو با بچگیت متوجه میشی و تو خونه اونا مثل خونه مامان جون اینا راحت هستی وهر چی هم که بهت میگم یه جا بشین گوش نمیکنی ولی جاهای دیگه خودت از جات بلند نمیشی.ایشالا خانواده بهمن دایی اینا همیشه سالم وشاد وخرم باشن وخنده مهمون همیشگی لباشون باشه.دوستتون داریم زندایی جون وبهمن دایی جون وسولماز جان وعلیرضاجان.

روز سه شنبه دختر عموی بابایی سفره داشتن که من وسانلی جان رفتیم خونشون ومراسم خوبی بود و ما هم برای شفای تمام مریض هادعا کردیم.

الان هم که در خدمت شما هستم ومشغول وب نگاری .شما دختر گل هم مثل هميشه مشغول تماشای کارتون کایلو هستي.سانلی جونم دوست دارم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مهسا مامان مرسانا
28 دی 90 13:14



مرسي خاله مهربونم.
مامان یاس
28 دی 90 13:27
_______(¯`:´¯)
_____ (¯ `•✦.•´¯)
_____ (_.•´/|\`•._)
_______ (_.:._)__(¯`:´¯)
__(¯`:´¯)__¶__(¯ `•.✦.•´¯)
(¯ `•✦.•´¯)¶__(_.•´/|\`•._)
(_.•´/|\`•._)¶____(_.:._)_¶
__(_.:._)__ ¶_______¶__¶¶
____¶_____¶______¶__¶¶ ¶¶
_____¶__(¯`:´¯)__¶_¶¶¶¶ ¶¶¶¶
______(¯ `.✦.•´¯)_¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶
______(_.•´/|\`•._)¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶
_______¶(_.:._)_¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶_______¶__¶__¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶¶¶______¶_¶_¶¶¶¶(¯`:´¯)¶¶¶¶¶
¶¶¶¶¶(¯`:´¯)¶ _¶(¯ `•✦.•´¯)¶¶¶
¶¶¶(¯ `.✦.•´¯ )¶ (_.•´/|\`•._)¶
¶¶¶(_.•´/|\`•._) ¶¶ (_.:._)¶¶
¶¶¶¶¶¶(_.:._)¶¶¶_ ¶¶¶¶ ¶¶¶
__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶(¯`:´¯) ¶¶ ¶¶¶
______¶¶¶¶¶(¯ `•.✦.•´¯)¶¶ ¶¶¶
____¶¶¶¶ ¶¶ (_.•´/|\`•._)¶¶¶ ¶¶¶
___¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ¶ (_.:._)¶__¶¶¶ ¶¶
___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶_¶¶¶ ¶¶¶___¶¶ ¶¶
_¶¶¶¶ ¶¶¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶____¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶____ ¶¶¶ ¶¶¶¶_____¶
-_____--------_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
-----_____---_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
----____-----_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
___|___|___|_____|___|___|___|___

سلام
منتظر حضور پر مهرتون هستم

سلام عزيزم باكمال ميل حتما.

مریم
28 دی 90 15:18
سلام سلام صد تا سلام
خوبین؟ خوشین؟ سلامتین؟
اتفاقا این چند روز همش میومدم میدیدم آپدیت نشدین تعجب میکردم انشاله همیشه شاد و خوش باشید و سلامت
قربونتون بشم.دوستون دارم.بووووووووووووس



سلام دختر خاله عزيزم مرسي كه به ما سر ميزني.ممنون از آرزوي قشنگت.ايشالا شماهم هميشه شادوخرم وخوشبخت باشي مريم گلم فدات شم ميبوسمت.
سولماز
1 بهمن 90 17:09
سلام دختر عمه جون خوبید؟ سانلی کوچولو چیکارا میکنه؟ سانلی خانوم بهمون قول داده بودی که زود زود میای خونمون*پس چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به هر حال عزیزم*دوستون دارم از اینجا میبوسمتووووووووووووون فعلا بای بای


سلام سولماز جون شما خوبين مرسي كه به ما سر زدين.هميشه به شما زحمت ميديم خانمي.به همه سلام برسون ميبوسمت.فعلا باي